مطلب اولی که میخوام عرض کنم اینکه
یکی پیدا نشد به ما بگه روز زن مبارک
انگار ما گوره زن یا همون گوره خریم...
بعدش اصلا تصمیم گرفتم اسم وبلاگمو بزارم
خاطرات یک ذهن درگیر با شوفرون(راننده ها)
حالا خوب روز زن کسی بمون نگفت مبارک به درک
همون روز تاکسی سوار میشم..دو قدم راه بود.
.بعد خواستم پیاده بشم گفتم آقا
چقدر بدم خدمتتون..برمیگرده میگه 20 دقیقه هم بدی خوبه.
من:؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
