ي پسر همسايه مي داريم.قبلا ما با هم ي کوچولو دوس بوديم


يعني جدي جدي من اصلا نميخواستمش..


بعد امروز ما با يک تيپ افتضاح.ناخن بلند موي کثيف.واه واه واه


رفتيم بيرون تا سوپري محل. يکي دوتا چيپس و از اين صحبتا بخريم


يهو ديدم يکي زد پشتم..کمند!!

 

اوخ برگشتم ديدم يکي دراز پشت سرم واساده.


اي لعنت بر شانس بد..همون آق مهدي خودمون بود.چنان رنگي ازم پريد


بعد هي ميخواستم خجالت بکشم.گفت چيه روت نميشه من اينجوري ديدمت؟


تو همه جوري قبوله..با ي لحن خرکي بهش گفتم برو ببينيم باا..برو اونور ميخوام برم


تو کي باشي!! خلي ازت خوشم مياد


اما جدي جدي تو دلم داشتم از خجالت آب مي شدم..بعد از 1 سال و اندي ميديدمش


حالا بگذريم از اين صحبتا به جون خدا جاي برادري عجب تيکه اي شده بود..يعني ملوس..


ااااااااوف مبارک صابش



نظرات شما عزیزان:

میلاد
ساعت17:05---23 ارديبهشت 1391
حالا تو چرا اینقد خوشحالییی

محمود
ساعت10:37---23 ارديبهشت 1391
سلام
دس در نکنه،اومدی به ما سریدی!
خو یه نظر خشک و خالی هم در مورد وبم میدادی!!!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, |